چندی پیش نقد کتابی بر «جامعهشناسی تشیع» نوشتم و به نقد کتاب علوم اجتماعی ارسال کردم. این نقد در شمارهٔ ۱۵ و ۱۶ (پاییز و زمستان ۹۶) فصلنامهٔ نقد کتاب علوم اجتماعی چاپ شده است. متن این نقد کتاب را میتوانید در این پست مشاهده کنید.
مشخصاتِ کتاب: «جامعهشناسی تشیع: کتابشناسیِ انتقادی»، سارا شریعتی و دیگران، تهران: نگاه معاصر، ۱۳۹۶. شمارگان: ۱۱۰۰، قیمت: ۵۸۰۰۰ تومان.

معرفی کتاب
«کتابشناسیِ حاضر، نخستین بروندادِ حدودِ چهار سال فعالیتِ جمعیِ گروهِ مطالعاتیِ جامعهشناسیِ تشیع است؛ گروهِ مطالعاتیای که فعالیتِ خود را از اردیبهشتِ سالِ ۱۳۹۰ با سرپرستیِ دکتر سارا شریعتی و عضویتِ گروهی از دانشجویانش در دانشگاهِ تهران آغاز کرد.» (ص ۳۷) این توضیحی است که مهدی سلیمانیه و کمال رضوی، دو تن از نویسندگانِ کتاب، در یادداشتی تحتِ عنوانِ «چگونه کتابشناسیِ انتقادیِ جامعهشناسیِ تشیع متولد شد؟» پیرامونِ این کتاب بیان کردهاند. این کتاب نخستین محصولِ جمعیِ گروهِ مطالعاتیِ جامعهشناسیِ تشیع است؛ با این حال برخی اعضایِ این گروه پیشتر رسالهٔ خود را توسطِ همین ناشر منتشر کردهاند. مواجهه با علومِ اجتماعی در متنِ سنتهایِ شیعی (آرمان ذاکری، ۱۳۹۳) و طلبه زیستن (مهدی سلیمانیه، ۱۳۹۳) دو کتابی است که محصولِ رسالهٔ کارشناسیِ ارشد نویسندگانِ آن در دانشکدهٔ علومِ اجتماعی دانشگاه تهران به راهنماییِ دکتر سارا شریعتی است. کتابِ سومی هم در موضوعِ پایگاهِ اجتماعیِ مراجعِ تقلید میبایست پیشتر از کمال رضوی منتشر میشد که ظاهراً گرفتارِ ممیزی شده است.
همچون دو کتابِ دیگرِ چاپ شده از اعضایِ این گروه، این کتاب هم با مقدمهای از سارا شریعتی آغاز میشود: «مشارکتی در مطالعاتِ اجتماعی و جامعهشناختیِ تشیع». شریعتی بحثِ خود را با مروری بر دیدگاهها و رویکردهایِ متعارف مطالعاتِ دین آغاز میکند: ۱) رویکردِ الهیاتی، ۲) رویکردِ فلسفی و ۳) رویکردیِ علمی. جامعهشناسیِ دین که مبتنی بر مشاهده و مفاهمه است، در بسترِ رویکردِ اخیر شکل گرفته است. (ص ۱۶) در ادامه نویسنده بر اهمیت یافتنِ مجددِ دین، از نیمهٔ دومِ قرنِ بیستمِ میلادی تا زمانِ حاضر سخن گفته است. در توضیحِ اهمیتِ جامعهشناسیِ تشیع توضیح داده است که این مذهب در ایران پس از انقلاب دیگر نه فقط در جایگاهِ دینِ رسمی، که به شکلِ هدایتکننده، سیاستگذار و مداخلهکننده عمل میکند؛ لذا به سختی میتوان آنرا از امرِ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا حقوقی تفکیک کرد. (ص ۲۶) به بیانِ دیگر دین «دیگر مقولهای صرفاً دینی نیست، بلکه به یک مسئلهٔ اجتماعی بدل شده است.» (ص ۲۷)
کتابِ حاضر «یک کتابشناسیِ تا حدِ امکان جامع از تحقیقاتِ جامعهشناختیِ تشیع در ایران» است. (ص ۲۸) نویسندهٔ مقدمه تأکید کرده است که این کتابشناسی یک کتابشناسیِ انتقادی است که پس از تحلیل هر اثر، داوریِ اثر نیز مورد نظر قرار گرفته است. (ص ۲۹) بازهٔ تاریخیِ کتابهایِ ارزیابی شده، ۱۳۲۲ تا ۱۳۹۱ است. بدینسان اولین کتاب شیعهگریِ کسروی (۱۳۲۲) است[1] و آخرین کتابهایِ نقد شده هم در ۱۳۹۱ منتشر شدهاند. کتابهایِ نقد شده در ۱+۸ حوزه یا پرونده قرار گرفتهاند که بنا به سرشتِ بینِحوزهایِ برخی از آن کتابها، مبنایِ تبویبِ آنها، گرایشِ کلیِ آن کتاب بوده است. پروندهٔ آغازینِ کتاب، «امامت و عدالت»، به بیانِ نویسندگان، یک «فراحوزه» تلقی شده است و بر خلافِ هشت حوزهٔ دیگر در کنارِ آن شماره نخورده است. این پروندهٔ کوچک شاملِ دو کتاب از مرحوم شریعتی است: امت و امامت (۱۳۵۱) و جهتگیریِ طبقاتیِ اسلام (۱۳۵۹). سایرِ ۸ حوزهٔ اصلیِ کتاب که به تقریب به ترتیبِ فراوانیِ کتابها سامان یافتهاند عبارتند از: ۱) تاریخِ اجتماعی (۲۱۵ صفحه)، ۲) روحانیت و مرجعیت (۱۳۹ صفحه)، ۳) سیاست و قدرت (۹۱ صفحه)، ۴) هنر، ادبیات و فرهنگ (۶۷ صفحه)، ۵) مناسک (اعیاد و عزاداری) (۳۷ صفحه)، ۶) عرفان و تصوف (۴۱ صفحه)، ۷) اماکنِ مذهبی و زیارت (۲۵ صفحه) و ۸) انتظار و مهدویت (۹ صفحه).