کیهانشناسی رسمی ایرانیان در اواخر دورهٔ فتحعلی شاه قاجار
از کتاب مسافرت به ایران، نوشتهٔ مُریتز فون کُتزبوئه* (فرزند اوگوست فون کُتزبوئه)، از همراهان سفیر کبیر روسیه که در سال ۱۸۱۷ به ایران و درباره فتحعلی شاه آمدند:
منجم دست روى صفحهاى از کتاب خود که پر از نقاط سیاهى که شاید صور شیاطین بود نهاده پرسید علت وزش بادها چیست؟ گفتم انقباض و انبساط متناوب حجم هوا که زمانى از حرارت اشعه آفتاب منبسط و زمانى از غروب کردن آفتاب و نقصان درجه حرارت منقبض شده تخلیه حاصل میشود و هوا بشدت یا ضعف رو بدان قسمت مىرود در چنین موارد وضعیتى که حادث میشود باد مىنامیم و بامتدادات مختلفه ممکنست سیر کند، بعلاوه گفتم هواى اطراف کره زمین حدى دارد که از آن ببعد ابر و پس از آن خلأ شروع مىشود که محیط گردش دیگر ستارگانست.
منجم ایرانى فریاد برآورد و گفت عجب خلط مبحثى مىکنند، اروپائیان به آثار توجهشان خیلى کم است و بیشتر مبدأ و سبب را جستجو مىکنند، حتى در موضوع چیزهایى که بچشم مىبینند. ولى بدانید که باد مادهاى است که بهخودى خود وجود داشته و دائم در حرکت است و تمام فضائى را که اشیاء مرئى و غیر مرئى در آن حرکت مىکند فرامیگیرد. اگر باد نبود ستارگان دنبالهدار را چه چیز مىآورد، فقط باد است که در گردش خود هادى و محافظ آنها است، گاه قدرتشان را کم و گاه زیاد مىکند چه باد از اعظم نعماى الهى است.
این تعبیر منجم در آب و هوایى به گرمى ایران که اگر باد نبود مردم هلاک میشدند عقلى بنظر میرسد.
منجم در اداى آخرین کلمات خود کتاب را ورق زده از مشاهدهٔ صفحهاى که بر آن کراتى منقوش و صورت مهیبى هم بالاى آن کشیده بودند آثار وجد و سرور در صورتش پدید آمد، پرسید در موضوع گردش اجرام سماوى چه گمان میکنید؟ آیا میگوئید آفتاب متحرک است یا ساکن؟ گفتم بقولى که منجمین ما نیز برآنند بی حرکت است. گفت ما چنین نمىپنداریم، مگر همه چیز براى زمین و سلطان با اقتدار ما خلق نشده؟ آیا طبیعى نیست که زمین مرکز عالم باشد؟ خدا را بآنچه کرده باید شکر کرد.
* Moritz von Kotzebue