بلاگ محسن صبوریان

یادداشت‌های محسن صبوریان

بلاگ محسن صبوریان

یادداشت‌های محسن صبوریان

آرشیو مقالات و یادداشت‌های محسن صبوریان

پیوندهای روزانه
يكشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۲۷ ق.ظ

کرونا و اعادهٔ حیثیت از واقعیت اجتماعی

نوشتار کوتاهم تحت عنوان «کرونا و اعادهٔ حیثیت از واقعیت اجتماعی» اخیراً در کتاب «انتشار کتاب آزمون کرونا: دیدگاه‌ها و راهبردها» منتشر شده است. کتاب به همت آقایان دکتر همایون و بنی‌اسد توسط دانشگاه امام صادق (ع) چاپ شده است و جلد اول آن دربردارندهٔ مقالات و یادداشت‌های اساتید این دانشگاه است.

متن کامل کتاب آزمون کرونا که به صورت دیجیتال و رایگان منتشر شده است را از اینجا دریافت کنید.

متن یادداشتم (صص ۲۰۹-۲۱۵) در ادامه قابل مشاهده است.

 

وقتی اولین مورد رسمی کورونا ویروس جدید ۲۰۱۹ (یا همان کووید-۱۹) در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین ثبت شد، کسی گمان نمی‌کرد این موجود نانومتری طی چند ماه، نظم عالم نوین را مختل کند، طوری که هیچ جنگ فراملیتی، یا بحران زیست محیطی‌ای پیشتر نتوانسته بود چنین کند.[1] البته در حدود یکصد سال اخیر بیماری‌هایی نظیر آنفولانزای اسپانیایی، آنفولانزای خوکی و اچ‌آی‌وی، هریک جان میلیون‌ها تن را گرفته است. با این حال سرعت رشد هیچ‌یک از این بیماری‌ها لااقل با ابزارهای پایش پزشکی و اطلاعاتی که امروزه وجود دارد با کووید-۱۹ قابل مقایسه نیست. به علاوه هراسی که از این بیماری در عالم فراگیر شده را در هیچ‌یک از جنگ‌ها و بحران‌ها، حتی جنگ‌ها و بحران‌های فرامنطقه‌ای سراغ نداریم.

اما گذشته از اهمیتی که این بیماری همه‌گیر در عالم پزشکی دارد، چه چیزی برای ما به عنوان دانشجویان علوم اجتماعی ایران دارد؟ همه‌گیری این بیماری چه تأثیراتی می‌تواند بر روی پژوهش‌های علوم اجتماعی بگذارد؟ این بیماری چه شکلی از فرهنگی، یا به معنای انضمامی‌تر، سبک زندگی را پدید می‌آورد؟ اشکال جدید دین‌داری نظیر برگزاری آیین‌ها و مناسک مجازی چه تأثیری بر دین‌داری جامعه و ارزش‌ها و نگرش‌های آن می‌گذارد؟ چه رابطه‌ای میان طبقه‌ی اجتماعی مبتلا و شانس زنده ماندن او در ایران و کشورهای دیگر وجود دارد؟ چه اشکال جدیدی از کسب‌وکارهای نوظهور در شرایط بحران کورونا سربرخواهند آورد و چه انواعی از کسب‌وکار را به خاک مذلت می‌نشانند؟ آینده‌ی تعلیم و تربیت و آموزش و آزمون‌های عمومی به چه شکلی خواهد بود؟ ایزوله شدن افراد و به قرنطینه رفتن اختیار یا اجباری آن‌ها چه تأثیری در بی‌هنجاری‌های اجتماعی خواهد گذاشت؟ در خانه ماندن زوج‌هایی که به ۴۰ ساعت کار در هفته عادت کرده‌اند، چه تبعاتی برای زندگی مشترک آن‌ها خواهد داشت؟

این پرسش‌ها و نظائر آن موضوعات جذابی برای پژوهش‌های علوم اجتماعی و به ویژه دیدگاه‌های آینده‌نگر در علوم اجتماعی فراهم می‌کند. با این حال آنچه برای این نوشته اهمیت دارد، مقوله‌ای خاص در حوزه‌ی فلسفه‌ی علوم اجتماعی است. در فلسفه‌ی علوم اجتماعی، دوگانه‌های نیرومندی وجود دارند که حوزه‌های پژوهشی و به یک بیان قلمروهای پارادایمی این پژوهش‌ها را از یکدیگر جدا می‌کنند. مقوله‌ی ساختار در مقابل عاملیت. مقوله‌ی جبرگرایی در قبال اختیارگرایی اجتماعی. مقوله‌ی ساخت در مقابل برساخت.

به نظر می‌رسد آنچه مواجهه‌ی جوامع مختلف با ابتلای به این بیماری نوظهور از خود نشان داد، یک پیروزی مهم را برای دورکیمی‌ها در علوم اجتماعی رقم زده باشد. هنگامی که دورکیم در قواعد روش جامعه‌شناسی از واقعیت اجتماعی به مثابه شیء یاد کرد، نوشت: «این پدیده‌ها [=واقعیت اجتماعی] عبارتند از شیوه‌های عمل و فکر و احساس که در بیرون از فرد وجود دارند و از قدرت و قوت اجباری برخوردارند و به وسیله‌ی آن خود را بر فرد تحمیل می‌کنند.»[2] این پدیده‌ها می‌توانند خود را به افراد علی‌رغم خواسته‌ی آن‌ها تحمیل کنند و از این نظر گویی انسان در مقابل واقعیت‌های اجتماعی مسلوب الاراده است. به عنوان مثال، یکی از این واقعیت‌های اجتماعی نظام پولی حاکم است. قطعاً یک انسان می‌تواند در مقابل پول رایج بایستد و از معامله‌ی پایاپای یا فلزات قیمتی برای معامله استفاده کند. اما به شرطی که طرف مقابل او هم چنین رغبتی داشته باشد. واقعیت اجتماعی به این معنی نیست که یکی دو مورد استثناء در عالم وجود ندارند که توانسته باشند معامله‌ی پایاپای کنند، بلکه به معنی این است که همان کسانی هم که دست به معامله‌ی پایاپای زده‌اند، سنگینی و دشواری این عمل را احساس کرده‌اند و عامدانه به مبارزه‌ی آن رفته‌اند. با این حال اکثریت قریب به اتفاق جامعه از همان الگوی رایج واقعیت اجتماعی تبعیت می‌کند و نظام پولی رسمی را برای معاملات خود برمی‌گزیند.

در ساحت تحلیل‌ها، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اجتماعی، سرپیچی تعداد کمی از کنشگران از واقعیت اجتماعی اهمیتی ندارد، و مخل به قانون اجتماعی هم نیست. آنچه مهم است، وجود همبستگی میان لااقل دو متغیر اجتماعی است که در سطحی از دقت واجد معناداری آماری باشد. اگر در تشخیص همبستگی دچار خطا نشده باشیم (که در برخی موارد تشخیص آن هم چندان آسان نیست)، به سادگی به‌توان از وجود قوانین عام اجتماعی دفاع کرد.

کسانی که در وجود قوانین جهان‌شمول اجتماعی تردید کرده‌اند، نظیر نوکانتی‌ها، یا پدیدارشناسان اجتماعی، به حق بر ساحت ذهنی و فردیت کنشگر اجتماعی تأکید کرده‌اند. منتها این تأکید صرفاً برای اعاده‌ی حیثیت از سوژه و اراده‌ی انسانی او است و علی‌الظاهر آنطور که در کتاب‌های روش تحقیق (به ویژه از نوع کیفی) می‌خوانیم - فقط به کار تحلیل‌های خرد و شخصی، روایت‌پژوهی، یا پژوهش‌های پدیدارشناسی و قوم‌نگاری می‌آید. به‌هیچ‌عنوان قصد بی‌اهمیت جلوه دادن این پژوهش‌ها را ندارم و مانند هر دانشجوی علوم اجتماعی از اهمیت هر دو بعد روش‌های کمی و کیفی در علوم اجتماعی آگاهم. با این حال باید توجه داشت که تأکید بر پژوهش‌های سوژه‌محور نباید ما را درباره‌ی وجود قوانین عام اجتماعی دچار توهم کند.

اگر بخواهم صریح‌تر نسبت میان واقعیت اجتماعی دورکیمی و اوضاع کنونی جهان را توضیح دهم، فقط کافی است نگاهی به سرخط خبرهای سه ماه ابتدایی سال ۲۰۲۰ میلادی داشته باشیم. در تمامی نقاط جهان، اقلام بهداشتی نظیر ماسک، ژل‌های ضدعفونی‌کننده و الکل طبی و دستکش نایاب شد. قیمت برخی از این اقلام حتی در کشورهایی که یک مورد رسمی ابتلای به کووید-۱۹ نداشتند هم چندبرابر شد. هجوم به فروشگاه‌های زنجیره‌ای در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی و جارو کردن اقلامی نظیر کنسروها، ماکارونی و دستمال توالت که ویدئوهای آن دست به دست در شبکه‌های اجتماعی می‌گردد تجربه‌ای بود که در ده‌ها کشور بدل به قاعده شد. هراس این بیماری بدون اینکه تلفاتی بگیرد برخی از کشورها را به طول کامل به قرنطینه[3] کشاند. نیوزیلند با ۲۸۳ مورد تأیید شده بیماری و بدون تلفات، از روز ۲۶ مارس (۷ فروردین ۹۹) به طول کامل تعطیل شد. هند ۱.۳ میلیارد نفری، در حالی که ۷۲۷ مورد تأیید شده و ۲۰ مورد مرگ از این بیماری داشته هم از ۲۶ مارس اقدام به قرنطینه‌ی کامل کشور کرد.

تمامی سرخط‌های خبری جهان، نشان‌گر فشار فزاینده‌ی واقعیت اجتماعی بر جامعه از یک‌سو و دولتمردان از سوی دیگر است. شادترین، اخلاقی‌ترین، کم‌تخلف‌ترین، قانون‌مندترین، و به یک بیان گل‌وبلبل‌ترین کشورهای غربی هم که در همه یا اکثر شاخص‌های توسعه‌ی انسانی برترند، در آزمون واقعیت اجتماعی مردود شدند. البته این به معنای آن نیست که همه‌ی ظهورات این بلای جدید جهانی، منفی و منحط بوده است. حرکت‌های اخلاقی و پویش‌های امیدآفرین و حمایتی بسیاری در این ایام رخ داد. بسیاری از پرستاران، پزشکان و به طور کلی کادر درمانی و بیمارستانی در نقاط مختلف جهان، و از جمله ایران، در این ابتلاء درخشیدند و ارزش‌آفرینی کردند. اما گذشته از همه‌ی این موارد، واقعیت اجتماعی، در کلیت، جبریت و قهرآمیزی خود، به بهترین شکلی در اکثر جوامع لمس شد.

این اتفاقات تأییدی بود بر قانونمندی بسیاری از وقایع اجتماعی (اعم از اقتصادی و روانشناسی اجتماعی). در سویه‌ی منفی و تأسف‌بار، قوانینی نظیر ترس اجتماعی (از کمبود و در نتیجه هجوم برای خرید و انبار کردن)؛ حب نفس؛ ترس از مرگ (هابزی). در سویه‌ی مثبت و امیدآفرین، قوانینی نظیر افزایش انسجام، همبستگی و همیاری اجتماعی در مواجهه با تهدیدات، تغییرات سبک زندگی، بازآفرینی مناسک دینی و نظائر آن.

از منظر الهی، سرشت انسانی دو بعد عالی و دانی دارد. یک بعد رو به آسمان و بعد دیگر رو به زمین. یک بعد رو به تعالی و بعد دیگر رو به پس‌رفت و چسبیدن به زمین. متناظر با هر دو بعد وجود انسانی، قوانین اجتماعی معنادار می‌شوند. اگر ماکیاولی جزیره‌ی جدیدی را در عالم سیاست کشف کرد که ناظر به بعد دانی و حیوانی انسان است، پیش از او حکمای یونان و عالم اسلام و مسیحی بر بعد عالی و رو به آسمان انسان تأکید کرده بودند.[4] هر دوی این ساحات قوانین خاص خود را دارد و این انسان است که به انتخاب خود به یکی از این دو ساحت و قوانین آن‌دو کشیده می‌شود.[5] تا اینجا انتخاب و اختیار کنشگر اجتماعی به رسمیت شناخته می‌شود. منتها اندیشه‌ها، ارزش‌ها و گرایش‌های اخلاقی افراد است که در یک سطح انتخاب آن‌ها را تعیین می‌کند. به این معنا هرچند کنشگر، انتخاب کننده است، اما پیشاپیش دل به ارزش‌هایی بسته است که آن ارزش‌ها راهنمای عمل و انتخاب او هستند.

به نظر می‌رسد که بحران عالمگیری که به نام کورونا عالم بشری را گرفتار کرده است، هر دو بعد عالی و دانی او را به واکنش واداشته است. بعد دانی او در قالب واقعیت‌های ملموس اجتماعی، نظیر احتکار مایحتاج مردم، هجوم برای خرید و رواج بازارهای ثانویه و سیاه برای فروش لوازم ضروری بهداشتی است. اما بعد عالی آن که باید بیش از بعد دانی آن، مورد توجه ما دانشجویان علوم اجتماعی و در دستور کار نظریه‌پردازی، تبلیغ و تقویت قرار گیرد، اهمیت کنش‌های عام‌المنفعه (نظیر کمک به مشاغل آسیب‌دیده، کمک به اقشار کم‌بضاعت، کمک به راه‌اندازی بیمارستان‌های صحرایی و موقت، اهدای کمک‌های بهداشتی و نظائر آن)، حرکت‌های ایثارگرایانه‌ی جهادی (نظیر حرکت طلاب قم و شهرهای دیگر برای کمک به امور بهداشتی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، ضدعفونی کردن اماکن عمومی، تجهیز اموات) و پویش‌های مجازی (نظیر پویش در خانه بمانیم و تولید محتوای گسترده در این حوزه توسط فعالان فضای مجازی به منظور ترک عادت‌های اجتماعی موجد بیماری) و حرکت‌هایی نظیر آن است. اگر یکی از اهداف علوم اجتماعی به مثابه یک علم هنجاری و نه صرفاً توصیفی خودشناسی انسان و بازتعریف انسان برای انسانی‌تر شدن جامعه باشد، اینجا همان نقطه‌ای است که علوم اجتماعی باید از واقعیت‌های اجتماعی عالی اعاده حیثیت کند.

 

[1] تا زمان نوشتن این مقاله در ۸ فروردین ۱۳۹۹، در جهان ۵۲۶۰۰۶ مورد ابتلا به این بیمار و ۲۳۷۲۱ مورد مرگ ناشی از این بیماری ثبت شده است. همه‌ی آمارها به نقل از پایگاه زیر است، که روزانه آمار جهانی کووید-۱۹ را رصد می‌کند:

https://www.worldometers.info/coronavirus/

[2] امیل دورکیم، قواعد روش جامعه‌شناسی، ترجمه علی‌محمد کاردان، دانشگاه تهران، ص ۲۹.

[3] lockdown.

[4] لئو اشتراوس، فلسفه‌ی سیاسی چیست؟، ترجمه‌ی فرهنگ رجایی، علمی و فرهنگی صص ۴۸-۵۲.

[5] فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (شمس، ۸)، سپس پلیدکاری و پرهیزکاری‌اش را به آن الهام کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی