مقاله تحلیلی پیرامون فراز و فرود اخباریان
مقالهٔ «تحلیلی پیرامون فراز و فرود اخباریان» در شمارهٔ ۳۸ (تابستان ۱۳۹۷) فصلنامه علمی و پژوهشی «تاریخ اسلام و ایران» چاپ شد.
فایل تماممتن مقاله را از اینجا دریافت کنید. چکیدهٔ مقاله به شرح زیر است:
حرکت اخباریگری، صورتبندی مجددی از طریقة محدثان بود که توسط محمدامین استرآبادی در سدة یازدهم آغاز شد. این حرکت حدود یک و نیم سده بر سرزمینهای شیعی سایه گستراند. دربارة توفیقات این جریان در ایران و عراق معمولاً بیش از اندازه اغراق شده است، گویی در تمامی این یک و نیم سده مجتهدی در ایران و عراق باقی نمانده بود. شخصیت محوریِ عالمِ شیعی در سدة دوازدهم علامه مجلسی و مکتب اوست. شهرتِ او به حدی است که اصولیان سدة دوازدهم متأثر از مکتب حدیثی مجلسی هستند. گذار از مکتب افراطی استرآبادی به طریقة وسطای علامه مجلسی، راه را برای بازگشت و بازسازی طریقة اصولیان فراهم کرد. این حرکت از اواخر سدة یازدهم و اوایل سدة دوازدهم با نگاشتن حاشیه بر کتب اصولی آغاز شده بود. نهایتاً این حرکت توسط وحید بهبهانی، به ثمر نشست و در اواخر سدة دوازدهم، اخباریان به انزوا کشیده شدند. در این پژوهش روندِ برآمدنِ اخباریان و عقایدِ آنان را در سایة کتابِ مرجعِ اخباریگری، یعنی الفوائد المدنیة، شرح دادهایم. نخست با بیان و نقدِ نظراتِ مختلف پیرامونِ برآمدنِ اخباریان، مهمترین عواملِ تاریخی و نظری را درباره این جنبش برجسته کردهایم. سپس با توضیحِ تحولاتِ مکتبِ اخباری و همچنین مقاومتِ حوزة اصفهان در برابرِ اخباریگریِ استرآبادیْ تمهیدی برایِ بازگشت به جریانِ عقلگرایِ اصولی ارائه کردهایم.
حرکت اخباریگری، نوعی سلفیگری شیعی برای بازگشت به روش محدثان سدههای سوم و چهارم بود که توسط میرزا محمد امین استرآبادی (م ۱۰۳۶)، در اوایل سدهی یازدهم به شکلی مدون صورتبندی شد. این جریان حدود ۱۵۰ سال به عنوان رویکردِ غالبِ فقهی در برخی از حوزههای علمیهی ایران و عراق و همچنین هند، بحرین و عربستان درآمد. هدف استرآبادی، بازگشت به معارف اصیل اهل بیت (ع) به واسطهی مراجعهی مجدد به جوامع روایی شیعی و پیرایش فقه از زوائد اصولی مأخوذ از اهل سنت بود. او که خود دانش آموختهی درس مجتهدان برجستهای چون صاحب معالم و صاحب مدارک بود، در شرایطی کتاب خود موسوم به الفوائد المدنیة را به علمای ایران و عراق ارسال کرد که شرایط علمی، فرهنگی و سیاسی مناسبی برای مقبول افتادن آن فراهم شده بود. بیانی که مجلسی اول، حدود سی سال پس از نگارش کتاب استرآبادی، دربارهی آن دارد، بیانگر مقبولیت آن در ایران و عراق است. (مجلسی ۱۴۱۴، ۴۷)
اخباریگری در لفظ به معنایِ تأکید بر روایات است و از این نظر به حدیثگرایان و اصحابِ قم و ری در قرونِ سوم و چهارم هجری هم اخباری گفته میشود. با این حال در معنایِ اصطلاحی، اخباری، در مقابلِ اصولیِ و اهل اجتهاد به کار میرود. اصطلاحِ اخباری ظاهراً اولین بار در ملل و نحل شهرستانی (قرن ششم) برایِ اشاره به پیروانِ روایات بهکار رفته است. در همان زمان عبدالجلیل قزوینی، در کتابِ نقض دو اصطلاحِ اخباری و اصولی را در مقابلِ یکدیگر قرار داد. (دبا ج۶، ۱۶۰)
اخباریگری، در نظر استرآبادی، از ابتدا طریقهی اصحاب ائمه (ع) بوده و شیخ مفید و سید مرتضی و مجتهدان بعدی، به اشتباه، با متمایل شدن به فقه سنی، مواد اصولی آنها را وارد فقه حدیثی شیعه کردند. او اساس اختلافات خود با مجتهدان و طریقهی اصولیان را در کتاب فوائد مدون کرده و به تفصیل به رد اصولیان پرداخته است. ایدهی مرکزی در اخباریگری استرآبادی، انکار حجیت عقل است و عمده اختلافات مسلک او با اصولیان شیعه را میتوان ذیل همین مورد توضیح داد.[1]
جریان اخباری رقیبی «سیاسی» برای مجتهدان معرفی شده است.[2] این فرض به ویژه با تکیه بر فتنهی میرزا محمد اخباری تقویت شده است. واقع آن است که از ابتدای غیبت امام (ع) گرایشهای حدیثی در فقه همواره رقیب گرایشهای عقلگرا بودند. با این حال این مانع از همزیستی این دو نشد. در دورهی صفویه که برای نخستین بار یک حکومت مقتدر شیعی تشکیل شد، جدالهای اخباری و اصولی، عمدتاً در محدودهی حوزههای علمیه و ردیهنویسیهای رایج باقی ماند و به عرصهی سیاسی کشیده نشد. در ابتدای امر، تأثیر محقق کرکی (م ۹۴۰) و مکتب اجتهادی او به گونهای بود که تا حدود نیم سده، امکانی برای عرض اندام اخباریگری باقی نمیگذاشت. فقط در چند دههی پایانی حکومت صفوی بود که به دنبال گرایشهای حدیثی یا اخباری علمایی مثل ملا محسن فیض (م ۱۰۹۱)، شیخ حر عاملی (م ۱۱۰۴) و مجلسی اول (م ۱۰۷۰) و دوم (م ۱۱۱۰) رویکرد فقاهتی حکومت به حدیثگرایی متمایل شد. یک سده بعد در دورهٔ فعتحلی شاه، در اوج منازعات میان میرزا محمد اخباری و شیخ جعفر کاشف الغطاء، شیخ که خود زعیم شیعه بود نوشت: «مجتهد به هنگام تحقیق اخباری است و اخباری پس از نظر دقیق مجتهد.» (کاشف الغطاء ۱۳۱۹، ۳)
در این مقاله مروری انتقادی خواهیم داشت بر مجموعهای از نظرات و استدلالهایی که محققان پیرامون شکلگیری حرکت اخباریگری در قرن یازدهم اقامه کردهاند. هرچند اقوال مختلفی پیرامون علل ظهور اخباریان ارائه شده است، اما اجماعی بر عوامل قدرتگیری اخباریان وجود ندارد. از این نظر، مقالهی حاضر، در مقام نقد، به مقایسه و ارائهی کاستیهای دیدگاههای موجود پرداخته و در مقام اثبات، با برجسته کردن اهمیت مکتب مقدس اردبیلی، پرتوی بر مهمترین عوامل برآمدن اخباریان در ایران افکنده است. به نظر ما به سختی میتوان واپسگرایی اخباری را با تکیه بر یک عامل مدلل کرد. شرایط متعددی باید فراهم میشد تا مکتب عقلگرای حله و امتداد آن در مکتب کرکی، مقدس و شهید ثانی، به مکتب حدیثگرای اخباریان بدل شود. پس از بیان شرایط پیدایی این جریان، به مهمترین اختلافات دو مسلک اخباری و اصولی میپردازیم. نهایتاً توضیحی تاریخی از چگونگی فراهم آمدن شرایط افول جریان اخباری ارائه خواهیم کرد.
[1] برخی از نویسندگان ۸ اختلاف و برخی دیگر تا ۸۶ اختلاف میان این دو مشرب ذکر کردهاند. نک: زرقی و دیگران (۱۳۹۳، ۱۰۰).
[2] این موضوع چه در تحقیقات غربیها و مستشرقین و چه نویسندگان داخلی دیده میشود. (Cole 1985؛ حائری ۱۳۹۲، ۸۶؛ الگار ۱۳۶۹، ۶۸)